آرمیــــــتا بانوآرمیــــــتا بانو، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

آرمیتا بانو (فرشته آرامش و نعمت)

اولین زخم!

سلام. یادم نرفته کلی آپدیت عقب افتاده دارم که منتظر یه فرصتم برای نوشتن. و اما دیشب رفتی از سر کیفت شیشه شیرتو که مامان بزرگ برای اسهالت توش پونه و نبات داغ ریخته بود برداشتی و منم توی آشپزخونه بودم که شترررررررررررررررق! صدای شکستن شیشه اومد و تا اومدم و بابام تورو از اون منطقه دور کرد دیدیم تراشه شیشه خورده روی پات و خونی شده. خیلی ناراحت شدم. اولش خواستم جیغ بزنم اما از ترس اینکه تو هول (؟) کنی خودمو کنترل کردم و بهت لبخند زدم و بردمت خون پاتو خوب شستم و چسب زخم زدم روش. تو هم برخلاف تصورم خیلی راحت با چسب زخم کنار اومدی و چند دقیقه بعد کلا" قضیه رو فراموش کردی و شیطنتو شروع کردی! این اولین زخم زندگیت بود دخترکم. بعدها یاد میگیری ...
5 شهريور 1392
1